جایگاه کارآفرینی در سازمانها
امروزه کارآفرینی یکی از دغدغههای اصلی مدیران بسیاری از سازمانها محسوب میشود. استفاده از افکار و ایدههای نوآورانهی کارکنان و کارآفرینان میتواند منشاء تحولات عظیمی در سازمانها و نیز به حرکت درآوردن چرخهای توسعهی اقتصادی کشور شود. ازسوی دیگر، با نگاهی گذرا به بسیاری از سازمانهای موفق درخواهیم یافت که آنان برای برتری جستن در عرصهی رقابتهای جهانی و کسب سهم عمدهای از بازار کسبوکار، با بسط رفتار و فرهنگ کارآفرینی در تمام لایههای سطوح سازمانی، اختصاص اعتبارات مالی، ایجاد انگیزه، برنامهریزیها و سیاستگذاریها، حمایت مدیران و ایجاد تیمهای کارآفرینی در سازمان، منجربه وجود آوردن فرصتهای جدید تجاری و تحرک بیشتر در بازارهای جهانی شدهاند.
درواقع میتوان گفتکه کارآفرینی یک عامل کلیدی و پلی مابین نوآوری و توسعهی اقتصادی قلمداد میشود، وکارکنان متخصص و کارآمد نیز بازوان توانمند مدیران سازمانها بهشمار میآیند. و از این طریق سازمانها میتوانند بخشهای عمدهای از بازارهای جهانی رابه تسخیر خویش درآورند و سازمانهای دیگری هم که توان رقابت را ندارند از صحنه حذف میگردند.
از کارآفرینی سازمانی تعاریف متعددی شده است اما تمام این تعاریف برعواملی مانند فرهنگ، ریسکپذیری، نوآوری در محصولات، شناخت فرصتها، بازارجدید، خلاقیت و توسعه سازمان تأکید میکنند.
-
اهمیت و ضرورت کارآفرینی در سازمانها:
کارآفرینی سازمانی راهبردی برای توسعهی اقتصادی محسوب می شود. وسازمانها این استراتژی را درپاسخ به سه نیازی که بر آنها تحمیل گردیده است بهکار میگیرندکه عبارتنداز:
۱-افزایش سریع رقبای جدید
۲-ایجاد حس بیاعتمادی نسبت به شیوههای مدیریت سنتی درسازمانها
۳-خروج بهترین نیروهایکار از سازمانها و اقدام آنان برای کارآفرینی مستقل:
که این موارد موجب شدهاست تا حیات سازمانها هرچه بیشتر درمعرض خطر قرار گیرد و مدیران سازمانها دائماٌ به فکر یافتن راه حلی برای رهایی ازاین مشکلات باشند تا بتوانند با تطبیق هرچه بیشتر باشرایط متغیر اقتصادی وپذیرش ریسکها واعمال نوآوری درمحصولات وخدمات، سودهای کلانی را عاید سازمان خود سازند. ازاین رو استکه هرچه زمان میگذرد، اهمیت نیروی انسانی مبتکر و خلاق در سازمان ها بیشتر میگردد.
-
کارآفرینان سازمانی:
کارآفرینان کسانی هستندکه به امید هرگونه نشانهای از فرصتهای کسب و کار اطراف خود را مشاهده میکنند، هوشیاری همیشگی از ویژگیهای آنها است، وهیچچیز هم نمیتواند جلوی موفقیت آنها را بگیرد.
ویژگیهای کارآفرینان سازمانی:
-تصمیمگیری
-پذیرش چالشها
-ریسککردن
-مهارت مدیریت
-نوآوری
-تهیه منابع
-
انگیزههای کارآفرینی:
انگیزش بهمعنای تمایل بهانجام کاری است و فرد باتوجه به تواناییهای خویش نیاز خود را برطرف میسازد، لذا سهانگیزهی اولیه باعث میشود که افراد کارآفرین شوند:
-نیازبه پیشرفت
-علاقهبه آزادی واستقلال
-احتیاجبه رضایت شغلی
-
مراحل کارآفرینی در سازمان:
مراحل کارآفرینی ازسازمانی بهسازمان دیگر و از ایدهای به ایدهی دیگر تفاوت دارد و نمیتوان فرمول ثابت و استانداردی برای آن ترسیم نمود. اما مراحل و اصول مشترکی در فرآیند کارآفرینی سازمانی و رفتارهای کارآفرینان دیدهشدهاست، ازجمله مراحلزیر:
معینکردن مسئله وشکلگیری ایدهجدید:
اولین مرحله کارآفرینی درون سازمانی تشخیص و تعیین مسئله یا ایده است. که برای جمع آوری اطلاعات ممکن است که حتی ماهها و یاحتی سالها وقت لازمباشد. کارآفرینان سازمان باید دراین مرحله نهفقط بهصدای درونخود گوشدهند بلکه باید بادیگران مشورتکنند وازآنها نیز چیزهایی یادبگیرند، مثلا ازمشتریان، رقباو….
تشکیل ائتلاف و اتحاد:
بعداز معین کردن مسئله یا ایدهسازی، کارآفرینان سازمانی وارد ائتلاف با دیگران میشوند وبرای ادامه و اجرایکار احتیاج به حمایتهای مالی و یاقانونی مدیران دارند و سعیکنند ازطریق ازتباط بادیگران، ریسککاری خویشرا برای سازمان توجیه کنند و ایدهشان رابه سازمان بقبولانند.
تکمیل امکانات و تکمیل ایده جهت اجرا:
پروژه بعد از قبول شدن دراین مرحله فعال میشود. پروژه دراین مرحله کارآفرینان جهت تکمیل و اجرای ایده، تیمکاری تشکیلداده و فعالیت میکنند.